چشم انتظار
یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 7:55 ::  نويسنده : تنها

 

دلت رابتکان...غصه هایت که ریخت،توهم همه رافراموش کن.

دلت رابتکان...اشتباهایت وقتی افتادروی زمین،بگذارهمانجابمانند.

فقط ازلابه لای اشتباهایت،یک تجربه رابیرون بکش،قاب کن وبزن به

دیواردلت.دلت رامحکمتراگربتکانی تمام کینه هایت هم میریزدوتمام

آن غم های بزرگ وهمه حسرت ها وآرزوهایت.

حالا آرام تر،آرامتر بتکان تاخاطره هایت نیفتدتلخ یا شیرین،چه

تفاوت می کند؟خاطره،خاطره است باید باشد،باید بماند...

کافی است؟نه، هنوز دلت خاک دارد یک تکان دیگربس است

تکاندی؟دلت راببین چقدرتمیزشد...دلت سبک شد؟حالا

این دل جای اوست!این دل مال اوست! همه چیز ریخت از

دلت،همه چیزافتاد وحالا...

... حالا تو ماندی ویک دل،یک دل ویک قاب تجربه

یک قاب تجربه و یک "او"

آسودگیت مبارک!

شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:13 ::  نويسنده : تنها

پروردگارم

 

تو را میخوانم، آن زمان که دیگری نمانده است.

پروردگارم، یاریم کن تا آن زمان که پاسخ هم می شنوم،

باز تنها تو را بخوانم؛ ودر آن هنگام که دیگران با من می مانند، 

من با تو بمانم؛ زیرا تو مرا کفایت می کنی.

به امید رحمتت،ای مهربان ترین مهربانان!

شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 8:39 ::  نويسنده : تنها

 

 

 

بوی اندوه می آید...سیمای عشق،شکستگیش از روز آشکارتر است.

امروز زبانی جز گریه به کار نمی آید،جز هق هقی آهسته،زمزمه ای در

باغ آینه ها نیست.جز رویش نغمه های جان سوز در گلشن یاد"ام اابیها"

به چشم نمی خورد.                                                                  

مصیبت عمیق است و هر دلی برای خود"بیت الاحزانی"دارددر محفلی،شعری،

لحظه ای... همه برای آن است که غریب بگرییم وعقده ها بگشاییم؛اما

مگر برای این زخم،مرهمی هست؟ امروز با توام ای حال وهوای بقیع!دلم

تنگ است ودر اشک سفر کرده ام.

دلم ناله های زهرایی دارد وشعله شعله روضه های مفصل.

دلم طاقت ندارد که به جانب بغض بچه های علی(ع) پربگشاید.

خیلی از آه ها را به شعر درآورده اند،اما خانه آتش گرفته علی(ع) چیز دیگری است،

که شایدهیچ مرثیه ای آن را نسروده باشد.

لحظه های من تا به حال مدینه نرفته اند،اما غم های امروز آن قدر زیاد است

که به آسانی هر دلی را به آن دیار انس راهی می کنند، دیاری

که میدانم جای جای آن از مظلومیت و معصومیت زهرا(س) روشن است.

مدینه سرتاسر از یاد زهرا(س) آکنده است.

دیگر سراغ "مزاری"را نباید گرفت.

 

 

 

چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:58 ::  نويسنده : تنها

 

 


خداوندا عد پاشيد از هم آشيانم را
غم مرگ عزيزم سوخت مغز استخوانم را
در اين تاريكي شب سوز دل را ميكنم پنهان
مبادا آنكه دشمن بشنود آه و فغانم را
بدست خود گلم را ميكنم در خاك پنهانش
بخاك قبر او گويم غم و درد نهان مرا
نه تنها بود همسر بلكه او بود ياور و يارم
 در زير گل پنهان كنم يار جوانم را
از آن سوزد دلم كه اندر ميان خانه بودم من
كه پشت در شنيدم ناله آرام جانم را
خداوندا تو ميداني كه زهراي مرا كشتند
ز دستم برد دشمن سرپرست كودكانم را
به شب تكفين و تدفين مينمايم تا مباد آنكه
شود آگاهي از آرامگاهش دشمنانم را
هر آنكس چون رضائي شيعه ما بود گريان شد
شود قسمت به آنان خاك بوس آستانم را

 

سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:12 ::  نويسنده : تنها

 .

دوای مردمان خسته، هیزم
کلیدِ خانه‌های بسته، هیزم
چگونه، تسلیت دادند او را
به جای دسته گل با دسته هیزم؟

.
.
.
.

دانی که چرا سرشک محبوس علیست


یا آه چرا به سینه مانوس علیست


یک مرد نبودست بگوید نامرد


این زن که تو میزی … علیست


*
یا فاطمه اغیثینی*

.
.
.
.

زنی شهید می شود،زنی به نام فاطمه


مدینه زهر می شود برای کام فاطمه


دری شکسته می شود،دو دست بسته می شود


یلی سکوت می کند، به احترام فاطمه

یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:45 ::  نويسنده : تنها

 

 

    هر سینه که دوستدار زهراست

      آشفته و بی قرار زهراست


      گنجینه ی هفت آسمان ها


      در سینه ی خون نگار زهراست


      از شرح کرامتش همین بس


      عالم همه وامدار زهراست

یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:43 ::  نويسنده : تنها

 

 


نگاه سرد مردم بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیضم بود و آتش
لعنه الله علی قوم الظالمین

یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:28 ::  نويسنده : تنها


یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 10:53 ::  نويسنده : تنها

 

 

آقای جمعه های غریبی ظهور کن / دل را پر ازطراوت عطر حضور کن

یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق /  یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن

.

.

.برای آمدنت انتظار کافی نیست / دعا و اشک و دلی بی قرار کافی نیست

تمامی هر چه شراب است غیر چشمانت  / برای مستی چشمی خمار کافی نیست

.

.

یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : تنها

 

 تو بین منتظران هم عزیز من ، چه غریبی

عجیب تر ، که چه آسان نبودنت شده عادت

 

چه بیخیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی

 

فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی

درباره وبلاگ

ای کاش که یک دانه تسبیح تو بودم تا دست کشی بر سر سودا زده من (یا صاحب الزمان)
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان چشم انتظار و آدرس gole.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 73
بازدید ماه : 361
بازدید کل : 129186
تعداد مطالب : 115
تعداد نظرات : 91
تعداد آنلاین : 1

a href="http://zamenahoo.ir/" target="_blank">